حدود پنج سال میشد که تودهای در رحمام داشتم. ابتدا پزشکان آمپولهایی برای کوچک کردن این توده تجویز کردند که از نوع شیمیدرمانی بودند که باعث شد گُرگرفتگی و سردردهای من خیلی بیشتر شود.
من از جراحی وحشت داشتم. پزشک معالجم پیش از خانم میرزنده دل که ترس مرا دید توصیه کرد که جراحی نکنم در صورتیکه همان پنج سال پیش باید جراحی میشدم. تودهی درون رحم من روز به روز بزرگتر میشد تا اینکه به خانم دکتر میرزنده دل مراجعه کردم و او با زبانی بسیار ساده و قابل فهم مرا راضی کرد که باید جراحی شوم. چراکه ممکن بود تودهی رحم من به بخشهای دیگر هم سرایت کند. در آن زمان رحم من تا زیر ناف کشیده شده بود و شکمم ورم کرده بود.
من زایمانهای متعدد داشتم و پیش از این، افتادگی رحم را هم جراحی کرده بودم و این جراحی که حدود دوازده سال پیش بود باعث شده بود در رحمم چسپندگی ایجاد شود.
دکتر میرزنده دل مرا عمل کردند و به این دلیل که تخمدانهای من سالم بودند تنها رحم را خارج کردند تا بدنم دچار تغییرات هورمونی نشود. عمل جراحی من حدود یک ساعت طول کشید، یک شب هم در آی سی یو بودم و بعد از چند روز بستری از بیمارستان مرخص شدم.
حدود یک هفته استراحت مطلق بودم و پس از یک هفته بلند شدم و هیچ دردی نداشتم اما هنوزهم بعد از گذشت یک سال از عمل جراحی نباید کار سنگین انجام دهم. در حال حاضر هیچ دردی ندارم و میگرن و سرگیجهام هم کاملا از بین رفته و دیگر در بدنم احساس ضعف نمیکنم.
به همهی زنان توصیه میکنم که اگر تودههای کوچک یا کیستهای رحمی دارند، به آن توجه کنند و درمان را پشت گوش نیاندازند. دخترهایی که ازدواج نکردهاند و سنشان بالا میرود فکر میکنند به این دلیل که ازدواج نکردهاند لزومی ندارد که سونوگرافی یا تستهای دیگر را انجام دهند در حالیکه تستهای دستگاه تناسلی برای همه ی زنان و دختران واجب است. گاهی دلدردهای سطحی ممکن است به کیستهای بزرگ منجر شود. اگر من چندین سال پیش این مسئله را جدی گرفته بودم، این بیماری هیچوقت به برداشتن کل رحم نمیانجامید و بهتر است بگویم که شانس آوردم که تودهی درون رحم من سرطانی نبود.
روایت جراحی خانم الف- میم 44 ساله یکی از بیماران دکتر سارا میرزنده دل