مدتی بود که احساس میکردم دید چشمهایم کم شده و مراجعه به پزشک را به عقب میانداختم. گُلمژهای که روی پلک چشمم بود، عاملی شد تا به چشم پزشک مراجعه کنم.
چشمپزشک تشخیص داد که این پایین آمدن ضریب بینایی طبیعی نیست و مرا به دکتر قدسی جراح مغز و اعصاب، معرفی کرد.
پس از انجام سیتیاسکن متوجه شدم که تومور مغزی روی عصب بینایی چشم چپم وجود دارد که تا حد زیادی رشد کرده و به عصب بیناییام آسیب رسانده است.
سخنان دکتر قدسی تا حد زیادی مرا آرام کرد. من معلم مدرسه ابتدایی بودم و بیشترین نگرانی من حضور نداشتن در مدرسه و کلاس بود. دکتر قدسی با وجود مشغلهی زیاد، حاضر شد عمل جراحی مرا خود به عهده بگیرد. او حتی به من گفت که باید آمادگی داشته باشم که ممکن است بیناییام را از دست بدهم یا بدنم فلج شود.
روحیهام خیلی خوب بود و فکر میکنم همین روحیه سبب شد عمل جراحی را با موفقیت پشت سر بگذارم؛ هرچند چشم چپم تا حدود 90 درصد بیناییاش را از دست داد.
حالا باید اعصابم آرام باشد، رژیم غذایی خاصی دارم، وزنم را کنترل می کنم و در معرض اشعه ایکس قرار نمی گیرم. تا سه ماه نخست بعد از جراحی هر ماه و بعد از آن هر سه ماه یکبار، به مدت هفت سال باید مدام چکاب کنم. حدود سه ماه از عمل جراحیام میگذرد و آخرین آزمایشها نشان داده است که اثری از آن توده برروی عصب بیناییام وجود ندارد.
باید قدر سلامتی را دانست.
معصومه کشاورز